بررسی نظام آموزش عالی کشورهای جهان و ایران / بخش پنجم
محمدحسین مشرف جوادی ، افسانه کورنگ بهشتی ،نفیسه محمدی اصفهانی
2. چالش
مدیریت و ساختار
امروزه عصر دانشگاه ایستا که با روش سنتی به تربیت نیروی
انسانی مدرک به دست و جویای کار بپردازد سپری شده و دیگر دانشگاه جایی نیست که
دانش آموختههای غیر حرفهای، غیر کارآمد و غیر خلاق تربیت کند. زیرا این دانش
آموختهها در جامعه آینده قادر به اشتغال نخواهند بود. دانشگاه جدید دانشگاهی است
که نیروی انسانی کارآفرین، خلاق و مبتکر تربیت کند. برای اینکه دانشگاه تغییر
کارکرد دهد باید ساختار دانشگاه و مدیریت دانشگاه و همچنین شیوه های مدیریت
دانشگاه تغییر کند. بنابراین، ساختار کل آموزش عالی در حال تغییر است و لایحه
تغییر ساختار در مراجع قانونگذاری در حال بررسی نهایی است، که به تبع آن ساختار
دانشگاه تغییر میکند و مدیریت دانشگاه متحول میشود. عنصر محوری در تغییر ساختار
دانشگاه تأمین استقلال عملیاتی در دانشگاه است یعنی تا به حال در دانشگاههای
ایران مدیریت متمرکز، حاکم بوده که براساس منابع دولتی کار میکردهاند. مدیریت در
عصر جدید اولاً به صورت غیر متمرکز و به دست خود دانشگاهها اعمال میشود و ثانیاً
منابع اش، منابع متنوعی است و صرفاً منابع دولتی نیست و میبایست از منابع غیر
دولتی هم استفاده کند. بنابراین، مدیریت جدید با مدیریت منابع مالی جدید، مدیریت
منابع انسانی متفاوت و مدیریت دانش همراه خواهد بود.
3. چالش
همکاریهای بینالمللی (ارتباط با مراکز علمی بین المللی)
امروزه هیچ ملتی نمیتواند خود را در رشتههای مختلف علمی
بینیاز از دیگر ملتها بداند. لذا، تشکیل مراکز تحقیقاتی و ارتباط آنها با مراکز
تحقیقاتی سایر کشورها ضروری به نظر میرسد. براساس سند چشمانداز 20 ساله جمهوری
اسلامی، ایران باید جایگاه اول اقتصادی و علمی را تا 19 سال آینده در بین کشورهای
همسایه، خاورمیانه و آسیای میانه کسب کند و این امر بدون داشتن همکاریهای علمی با
سایر کشورها به منظور ارتقای کیفیت نیروهای انسانی غیر ممکن است.
اکثر مشکلاتی که جوامع با آنها رو به رو هستند، جنبه بینالمللی
پیدا کرده اند. زمانی دانشگاهها می توانند مشکل گشا باشند که آموزش و پژوهش در
آنها از کیفیت مطلوبی داشته باشد. یکی از روشهایی که دانشگاههای کشورهای در حال
توسعه میتوانند برای بهبود کیفیت به کار برند، برقراری ارتباطات بینالمللی است.
بینالمللی کردن آموزش عالی ساز و کاری برای تغییر و تحول و اصلاحات در آن است.
لذا، ارتباطات بینالمللی در آموزش عالی به میزان چشمگیری در میان کشورها رشد
کرده و این موضوع با توجه به فرآیندهای کنونی فناوری های اطلاعات و ارتباطات بیش
از پیش مشهود است. افزون بر این، کشورهای توسعه یافته در پی افزایش تعداد
دانشجویان خارجی خود هستند. این دانشجویان موجبات تحکیم آموزش عالی، مبادلات و
ارتباطات دو جانبه و همچنین پیشرفت اقتصادی در این گونه کشورها را فراهم میکنند.
ساز و کارهای بین المللی کردن آموزش عالی در ایران
تقویت اعزام دانشجو: هم اکنون بیش از دو میلیون نفر
دانشجوی خارجی در کشورهای مختلف به تحصیل مشغول هستند. پیشبینی میشود که تا سال
2025 این تعداد به 8 میلیون نفر افزایش یابد (آلباخ، 2004). اعزام دانشجو به خارج
از کشور به ویژه در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان راهبردی برای
ارتقای نیروی انسانی دانشگاهها، محسوب میشود. در ایران راه اندازی دورههای
کارشناسی ارشد و دکتری به راهبرد اصلی برای تأمین هیئت علمی تبدیل شده است. در
بسیاری از موارد، این دورهها با داشتن حداقل زمینهها راهاندازی شده و دانشجویان
از داشتن منابع لازم برای تحقیق و فراگیری محروماند؛ زیرا توجه بیشتر به توسعه
کمی است تا عنایت به کیفیت. نتیجه این سیاست تربیت افرادی است که پس از پایان
تحصیل با حداقل مهارت وارد بازار کار میشوند و توانایی لازم را برای انجام
مسئولیت خود ندارند. بنابراین دانشگاهها باید در زمینه اعزام دانشجو به خارج،
سیاستگذاریهای لازمه را انجام دهند. البته نباید فراموش کرد که اجرای این سیاستها
در گرو حمایتهای مالی دولت است. به منظور تقویت اعزام دانشجو به خارج، پیشنهاد میشود
که دانشگاههای پیشرو کشور با یک یا چند دانشگاه، کنسرسیومهایی را در حوزههای
مطالعاتی و رشتههای تحصیلی داشته باشند. این توافقنامهها کاهش هزینه ثبت نام
دانشجویان را به همراه خواهند داشت. راه اندازی دورههای دکتری مشترک یکی از روشهای
مفید در این زمینه است (آراسته، 1385).
لزوم گسترش و تقویت زبان انگلیسی: در عصر حاضر زبان
انگلیسی، زبان حاکم بر ارتباطات علمی بینالمللی و بانکهای اطلاعاتی و به ویژه
اینترنت است. اما متأسفانه در ایران، برنامههای درسی و روشهای آموزشی زبان خارجی
که تاکنون در سطح آموزش و پرورش و آموزش عالی از آنها بهره گرفته شده است پاسخگوی
نیازهای دانشجویان نیست. بنابراین، بازنگری در برنامههای درسی زبان انگلیسی و در
الویت قرار دادن آن در آموزشهای مقاطع مختلف برای ارتباطات بینالمللی امری ضروری
است.
بین المللی کردن برنامه های درسی: هم اکنون که تدوین
برنامههای درسی به دانشگاهها واگذار شده است، موضوع آشنایی با فرهنگها، بهرهگیری
از تجربههای سایر کشورها، دعوت از استادان خارجی و ... هریک به نوبه خود موجب
ارتقاء بخشیدن مهارتهای شناختی و تخصصی دانشجویان و همچنین اعضای هیئت علمی خواهد
شد. بنابراین، تدوین برنامههای درسی با هدف آشنایی دانشآموزان و دانشجویان کلیه
رشتهها با سایر فرهنگها و ساختارهای کشورهای مختلف در آموزش عالی امری ضروری است.
بهره گیری از حمایت های مالی مجامع بین المللی: هم اکنون
فرصتهای بسیاری برای دریافت حمایتهای مالی از سوی مجامع بینالمللی نظیر بانک
جهانی، آکادمیهای علوم و ... وجود دارد که بسیاری از افراد واجد شرایط در ایران
با این فرصتها آشنایی اندکی دارند. اگر چه دفاتری تحت عنوان «دفتر ارتباطات بینالمللی»
در بسیاری از دانشگاههای کشور فعالیت میکنند، اما فعالیتهای آنها بیشتر به
امضای توافقنامههای صوری محدود شده است، این دفاتر وظیفه دارند که در جهت رایزنی
با گروههای آموزشی و جلب همکاریهای آنها برای شناسایی فرصتها و همکاریهای بینالمللی
گام بردارند.
جذب دانشجویان خارجی: یکی از علل اصلی عدم جذب دانشجویان
خارجی استفاده از زبان فارسی به عنوان تنها روش آموزشی در دانشگاههاست. اما نکته
قابل توجه این است که فراگیری زبان فارسی برای دانشجویان خارجی مشکل و کاربرد علمی
بینالمللی آن نیز در اکثر کشورها محدود است. استفاده از زبان انگلیسی به عنوان
زبان آموزش و پژوهش در برخی از دانشگاههای ایران نه تنها موجب ارتقای تعاملات
علمی در سطح بینالمللی میشود، بلکه دانشجویان خارجی بسیاری از کشورها نیز متقاضی
ادامه تحصیل در این گونه دانشگاهها هستند. البته
این امر بدون گسترش برنامههای خدماتی و رفاهی دانشجویی در دانشگاهها میسر نخواهد
بود.
تغییر ساختار همکاریهای بینالمللی: دانشگاههای کشور
ساختاری مناسب برای همکاریهای بینالمللی ندارند به همین دلیل پیشنهاد میشود که
دفتری با هدف ایجاد ارتباطات بینالمللی تأسیس شود. جایگاه ساختاری این دفتر نیز
حائز اهمیت است و پیشنهاد میشود که مرتبه تشکیلاتی رئیس این دفتر همسان با مرتبه
معاونان دانشگاه تعیین و رئیس این دفتر از سوی رئیس دانشگاه منصوب شود و با معاونت
آموزشی و پژوهشی همکاری نزدیکی داشته باشد.
حمایتهای مالی دولت: با بودجههای فعلی دانشگاهها،
ارتباط دو جانبه میان دانشگاههای ایران و سایر دانشگاههای خارجی امکانپذیر نیست
و نیازمند حمایتهای مالی دولت است (آراسته، 1385).
ایجاد سازمان های نظارتی و اعتباربخشی به دانشگاه ها از
بیرون وزارت علوم: این امر مستلزم
ایجاد سازمانهایی مستقل از وزارت علوم به منظور کنترل و نظارت کیفی دانشگاهها
است.
ادامه دارد